سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چرا رتبه نخست سقط درمانی در کشور به خراسان رضوی تعلق دارد؟


 

  • چرا رتبه نخست سقط درمانی در کشور به خراسان رضوی تعلق دارد؟

    حسین تنها طلب  گفت: در حال حاضر حدود 75 درصد از پرونده‌های درخواست سقط جنین در استان خراسان رضوی به صدور مجوز برای سقط منجر می‌شوند. حجازی افزود: طی چهار ماه سال‌جاری 405 پرونده سقط جنین در پزشکی قانونی این استان تشکیل شد که 300 مورد آن منجر به صدور مجوز شده و برای بقیه به‌دلیل نداشتن شرایط لازم مجوز صادر نشده است.

    وی ادامه داد: در مدت مشابه سال گذشته از بین 362 پرونده درخواست سقط جنین که در پزشکی قانونی خراسان رضوی تشکیل شد برای 277مورد مجوز صادر شد که تعداد مجوزهای صادر شده در سال‌جاری افزایش داشته است.

    وی اظهار داشت: از سقط‌های غیر قانونی اطلاعات دقیق در دست نیست و اگر سقط غیرقانونی منجر به فوت مادر شود در پزشکی قانونی ثبت می‌گردد. وی درباره سقط‌های غیر قانونی نیز گفت: اطلاعات موثق از سقط‌های غیرمجاز در دست نیست اما شواهد حاکی از آن است که متقاضیان بارداری‌های ناخواسته در این خصوص داروهای مربوطه را از طریق برخی داروخانه‌ها، اینترنتی یا عطاری‌ها تهیه کرده و مبادرت به انجام آن به‌صورت پنهانی می‌کنند که با عوارض و خطراتی همراه است.

    23302




آیا سازمان ثبت احوال، پاسخ‌گوی این شناسنامه خواهد بود؟/ عکس


 

  • آیا سازمان ثبت احوال، پاسخ‌گوی این شناسنامه خواهد بود؟/ عکس

    شناسنامه رسمی‌ترین سند هویتی ماست. سازمان ثبت احوال کشور مهم‌ترین نهاد حاکمیتی برای حفاظت از میراث هویتی ملی است. برای همین با وسواس و حساسیت فراوان در مقابل ثبت اسامی غیر ایرانی مقاومت می‌کنند و گاه هفته‌ها و ماه‌ها -به حق- خانواده‌ای را یرای ثبت یک اسم نامأنوس معطل می‌کنند و اجازه نمی‌دهند که به راحتی یک اسم یا رسم غیر ایرانی و خلاف هویت ملی ثبت گردد و ماندگار شود.

    حالا با این مقدمه شما این امضای رسمی و حاکمیتی را در شناسنامه نوزادی که جدیدا صادر شده توضیح دهید و فکر کنید که تا سال‌های سال پس از این چگونه باید این معما را برای این فرزند شرح کرد و این تناقض را توضیح داد!؟
    6262




نقش جدیدسلبریتی‌ها؛ من در خیریه عکس می‌گیرم،‌تو پول بده!


 

  • نقش جدیدسلبریتی‌ها؛ من در خیریه عکس می‌گیرم،‌تو پول بده!

    خاطره کریمیان: حتی اگر حضور کم‌رنگی در شبکه‌های اجتماعی داشته باشید با این تصاویر دور و بیگانه نخواهید بود: کودکان ‌کارِ حلقه زده به دور خانم یا آقای خوش‌پوشِ معروف با خنده‌های پهن و نگاه به دوربین.شخصی ایستاده بالا سر تخت یک مبتلا به بیماری نادر و باز نگاه به دوربین سلفی وهمان خنده‌ی پهن در اینستاگرام که زیرش نوشته: «عیادت از ...عزیزم که امروز امید به زندگی را از او آموختم» یا ویدئوی توزیع کالاهای اساسی از دستان سخاوتمند اشخاصی که چندین هزار نفر در شبکه‌های مجازی آن‌ها را دنبال می‌کنند.

    اما سوالی که به وجود می‌آید این است که بعد از ثبت این عکس‌ها در آن‌جا چه خبر خواهد بود؟ آیا اصلا این افراد می‌دانند این  تصاویر یادگاری قبل از آنکه از گوشی‌های تلفن گران قیمت؛ در دستان سلبریتی‌ها پاک شود بین چند هزار نفر پخش خواهد شد؟یا کسی می‌فهمد بعد از آنکه ماشین‌های پر از کالاهای رنگی از آن منطقه محروم در بین گرد و خاک به پا شده از جاده‌ای که حتی آسفالت ندارد دور شدند؛ چه اتفاقی برای ساکنین آن‌جا می‌افتد؟ قرار است همه آن آغوش و مهر ومحبَت سوار ماشین‌ شوند و بروند در گوشه‌ اینستاگرام بنشینند؟  قراراست بروند و تا سلبریتی بعدی و عکس یادگاری بعدی بازنگردند؟این روزها اگر معروف باشی و یک عدد سه رقمی به بالا در دنبال‌کننده‌های صفحه‌ شبکه‌ اجتماعی‌ات نشسته باشد ولی سفیر خیریه و موسسه‌ای مردم نهاد نباشی؛ از تعریف یک سلبریتی مهربان و متعهد به جامعه دور مانده‌ای.

    حضور سلبریتی‌ها؛ راه رفتن بر یک تیغ دولبه

    مهم‌ترین نقشی که می‌توان به یک سفیر منصوب به سمن یا خیریه‌ای داد؛ آموزش مناسب از طریق او به جامعه پیرامون آسیب یا بیماری‌ای است که تحت پوشش موسسه مذکور معرفی می‌شود و این در حالی است که هیچ‌کدام از این افراد خود نسبت به چنین مسائلی به اندازه کافی آگاه نیستند. گویا تنها حضوری نمادین دارند. آن‌ها حتی برای ارتباط با افراد آسیب‌ دیده تحت پوشش موسسات خیریه هم آموزشی نمی‌بینند، چنانکه سارا گلستانی روانشناس، دراین‌باره به خبرآنلاین می‌گوید:اگر قرار باشد افراد محروم تنها ابزار محبوبیت بیشتر چهره‌ها باشند و تا زمانی که دوربین‌ها روشن است رفتار محبت‌آمیز ببینند و بلافاصله بعد از خاموش شدن دوربین‌ها ژست کمک معنوی به رفتاری دیگر تبدیل  شود؛ احساس محرومیت بیشتری در این قشر به وجود خواهد آمد.

    او ادامه می‌دهد: اگر به کمک‌کننده‌ها آموزشی درست در راستای انجام مسئولیت‌های اجتماعی داده شود که حفظ سلامت روان افراد و تکریم جایگاه انسانی افراد مستمند در آن لحاظ شده باشد؛ می‌توانند هم از نظر معنوی با حضور در کنار افراد تحت پوشش خیریه‌ها یاری دهنده باشند هم از نظر مالی سبب اعتماد عمومی جهت اهدای کمک‌های مردمی  به خیریه‌ها شوند.

    دنبال گلدان سر صحنه‌ایم

    وحید حجه فروش یک سالی است که یک بنگاه کارآفرینی اجتماعی برای افراد دارای معلولیت جسمی-حرکتی راه‌اندازی کرده و تا امروز بسیاری از این افراد را وارد بازار کار کرده است. او از جمله کسانی است که معتقدند استفاده تبلیغاتی از سلبریتی‌ها رفتاری غیرحرفه‌ای است.

    حجه فروش ادامه می‌دهد: فکر می‌کنم آن‌ها تنها نقش گلدان سر صحنه دارند و ما هم انگار دنبال همین هستیم. سلبریتی‌ها  تنها فضا را زیبا می‌کنند، آن‌ها نمی‌توانند کیفیت زندگی این افراد را بهتر کنند نه اینکه نخواهد؛ چون بلد نیستند و تنها کاری که از دستشان بر می‌آید همان عکس خوش رنگ و لعاب منتشر شده در اینستاگرام است.

    خیریه‌هایی که سلبریتی‌ پسند نیستند

    در بین بازار گرمی آدم‌های معروف و دست نوازش و سخاوتمند آن‌ها بر سر اقشار ضعیف؛ اما موسسات و خیریه‌هایی هستند که گویا به بازی راهشان نداده‌اند و یا خودشان نخواسته‌اند وارد بازی شوند. هر کدام دلایل مختلفی دارند. یا پول اجاره یک آدم معروف را ندارند یا افراد تحت پوششان آنقدر در نظر چهره‌ها قابل دسترسی نیستند و در نتیجه از محبت و عکس یادگاری و تبلیغ محروم می شوند و در این بین هم موسساتی هستند که اعتقادی به ضرروت تبلیغ با حضور افراد مشهور یا داشتن سفیر از میان جامعه‌ شناخته شده در فضای مجازی ندارند.

    جامعه باید با تجربه به این نتیجه برسد که در هر حوزه‌ای به دنبال متخصص باشد همان‌طور که حضور سلبریتی‌ها در شورای شهر برای مردم یک تجربه ناکام بود در هر بحث دیگری هم که پای تخصص وسط نباشد همین خواهد شد.  در حوزه سمن‌ها ما باید به وسیله همان رسانه‌ای که سلبریتی‌ها در آن زاده شده‌اند نظارت عمومی را بالا ببریم.

    یکی از همین موسسات؛موسسه حمایت از افراد آسیب‌دیده‌ی مجذوم (مبتلایان به جذام) است. جایی که سلبریتی‌ای راهش به آن اطراف نیافتاده و حتی نیکوکاران مردمی هم از نزدیک با  افراد تحت پوشش این موسسه وارد ملاقات نمی‌شوند.

    هدیه کیوان‌زاده مددکار این مجموعه؛ درباره حضور و درخواست سلبریتی‌ها با اشاره بر اینکه «موسسه ما پول دعوت و تبلیغ شدن توسط افراد معروف را ندارد» می‌گوید: ما حامی بیماران مجذوم هستیم و بسیاری از افراد با شنیدن اسم این بیماری و نداشتن اطلاعات کافی دچار وحشت می‌شوند و حاضر به حضور نیستند و این از بزرگترین دغدغه‌های ماست. باورکردنی نیست که بسیاری از افراد حتی در بخش اداری موسسه هم وارد نمی‌شوند با اینکه بیماران جذامی با مصرف دارو دیگر ناقل نیستند.

    ما پشت اسم سلبریتی‌ها انجمن‌داری نمی‌کنیم

    بعضی دیگر هم خود دنبال چهره‌ها نبوده‌اند. انجمن حامیان کودکان کار و خیابان از همین دسته است. خجسته حسینی‌پور موسس و رییس این انجمن در اولین جمله گفت و گو با خبرآنلاین با قاطعیت می‌گوید من به حضور سلبریتی‌ها و تبلیغات سطحی اعتقادی ندارم و ادامه می‌دهد: ما دو دهه است که در این حوزه فعال هستیم. از ابتدای امر و در زمانی که  در قالب سمن شروع به کار کردیم چنین رویه‌هایی برای تبلیغات مرسوم نبود و ما با تبلیغات سینه به سینه در جامعه محلی تهران مطرح و معروف شدیم و اعتقاد داشتیم بهترین تبلیغ  کار علمی، سالم  و شفاف است و نتیجه‌ی کار ما برایمان تبلیغ شد و اعتماد عمیق جامعه را به دست آوردیم.

    یکی از همین موسسات؛موسسه حمایت از افراد آسیب‌دیده‌ی مجذوم (مبتلایان به جذام) است. جایی که سلبریتی‌ای راهش به آن اطراف نیافتاده و حتی نیکوکاران مردمی هم از نزدیک با  افراد تحت پوشش این موسسه وارد ملاقات نمی‌شوند.

    او با اشاره براینکه «مردم جامعه آگاه هستند و پیگیر کمکی هستند که به انجمن‌ها اهدا می‌کنند» می‌گوید: تبلیغات توخالی به دست سلبریتی‌ها? سر و صدایی مقطعی دارد، نباید پشت اسم سلبریتی‌ها انجمن داری کرد.

    حسینی‌پور معتقد است: تکریم بچه‌ها بسیار مهم است. اجازه نمی‌دهیم هر کسی به بهانه کمک با آن‌ها عکس بگیرد و در صفحه شخصی‌اش منتشر کند. هیچ‌کدام از این افراد بدون چشم‌داشت وارد خیریه نمی‌شوند و هرکدام‌ درخواست‌هایی دارند.

    من از نیامدن سلبریتی‌ها می‌ترسم

    نمی‌توان کتمان کرد که به دنبال حضور سلبریتی‌ها کمک‌های مردمی و اعتماد عمومی جامعه هم در یک خیریه خواهد رسید. چنانکه سارا گلستانی روانشناس هم درباره اعتماد عمومی نسبت به چهره‌ها می‌گوید:خیریه‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که مردم دوست دارند تقلید کننده‌ قهرمان‌های خود باشند و برای همین هزینه مادی و معنوی حضور این افراد را پرداخت می‌کنند. اما این می‌تواند نشان دهنده خلائی در جامعه باشد چرا که این یک الگوی عمومی است؛ ما بدون آنکه در نظر بگیریم یک مسیر کوتاه برای رسیدن به نتیجه چقدر می‌تواند آسیب زننده باشد تنها برای کوتاهی  و دریافت نتیجه ی مطلوبمان در کمترین زمان از آن را استفاده می‌کنیم.

    در این بین با بنیاد خیریه‌ای تماس می‌گیرم که بسیاری از سلبریتی‌ها با سالمندان تحت پوشش‌اش عکس یادگاری دارند. مدیر روابط عمومی مجموعه می‌گوید: من صحبت می‌کنم اما بدون انتشار اسم مجموعه و خودم و ادامه می‌دهد: ما خیلی وقت‌ها مشکلاتمان را با این افراد حل کرده‌ایم و چه بخواهیم؛ چه نه به آن‌ها وابسته هستیم. من به عنوان یک مدیر روابط عمومی اعتراف می‌کنم  که در بسیاری از موارد با خرج مقداری پول چند نفری را به مجموعه دعوت کردیم و توانستیم مجموعه را بر سرزبان‌های مردم بیاوریم و در نتیجه از دام مشکلات مالی خارج شدیم. در این لحظه هم نمی‌توانم انتقاد مستقیم کنم چون احتمال دارد به زودی دوباره نیازمند همین افراد شاخص شویم و در واقع  از نیامدن این افراد در مجموعه‌ می‌ترسم.

    هر سلبریتی یک خیریه!

    اما پایه اعتماد عمومی جامعه به یک فرد معروف از کجا شکل می‌گیرد؟ آیا بازی در چند فیلم و سریال یا کسب مدالی در یک ورزش و به دنبال آن هجوم دنبال‌کندده‌ها به صفحه اینستاگرام می‌تواند او را الگوی درستی در تصمیم‌های اجتماعی قرار دهد و از اشتباه مصون‌ نگه دارد؟ چه تضمینی است که یک بازیگر همانقدر که در جلوی دوربین هنرمند و باهوش است، در انتخاب یک خیریه هم باهوش و ذکاوت عمل کند؟

    وحید شالچی، جامعه شناس و مدرس دانشگاه درباره حضور فعال سلبریتی‌ها در موسسات خیریه معتقد است که در بسیاری از موارد این حضور موفق بوده ولی ضررهایی که در کمین چنین پدیده‌ای نشسته چشمگیر و برای جامعه خطرناک است.

    او ادامه می‌دهد: در همه جای دنیا از زمانی که پدیده سلبریتی‌ شکل گرفته است بسیاری از آن‌ها به کارهای خیریه رو آورده‌اند. بخشی از این افراد توانسته‌اند خدمات اجتماعی را به مردم ارائه دهند و بخشی دیگر نه. در واقع سلبریتی‌ها نیاز دارند که یک چهره خیر و نیکوکار از خودشان  در سطح جامعه  بسازند و درحال حاضر آنقدر نقش سلبریتی‌ها در امور خیریه پررنگ شده است که در بسیاری از موارد جای موسسات را می‌گیرند و آنوقت هر سلبریتی یک خیریه است و به صورت مستقل برای جمع کردن کمک مردمی وارد عمل می‌شود.

    این جامعه شناس با تاکید بر اینکه «نباید اجازه دهیم که کار خیر و تحت پوشش قرار دادن افراد آسیب دیده از چارچوب یک فعالیت تخصصی تبدیل به یک رفتار شخصی و سلیقه‌ای شود» تصریح می‌کند: این نتیجه می‌توانند به اعتماد عمومی ضربه بزند. کافی است تنها چند درصد از این کمک‌ها از قالب صحیح خارج شود؛ به راحتی تبدیل به فقدان اعتماد اجتماعی تبدیل می‌شود.

    به گفته او ستارگان جامعه جدید سلبریتی‌ها هستند، از این جهت باعث می‌شود برای هر تبلیغی در ابتدا به فکر سلبریتی‌ها باشیم. جامعه باید با تجربه به این نتیجه برسد که در هر حوزه‌ای به دنبال متخصص باشد همان‌طور که حضور سلبریتی‌ها در شورای شهر برای مردم یک تجربه ناکام بود در هر بحث دیگری هم که پای تخصص وسط نباشد همین خواهد شد.  در حوزه سمن‌ها ما باید به وسیله همان رسانه‌ای که سلبریتی‌ها در آن زاده شده‌اند نظارت عمومی را بالا ببریم.

    شالچی می‌گوید: شبکه‌های اجتماعی فواید زیادی دارند اما عموم افراد جامعه خبره استفاده از این شبکه‌ها نیستند و احتمال فریب دادن مردم در این فضا بسیار است. ما  قبل از استفاده از این فضا نیاز به آموزش مهارت‌های عمومی جهت استفاد از رسانه‌های جدید داریم. باید به مردم آموزش دهیم که هر حرفی که یک آدم محبوب در یک شبکه اجتماعی می زند الزاما درست نیست.

    4747




فرصت یک ماهه برای ارائه مدارک پذیرفته‌شدگان استخدام محیط زیست


 

  • فرصت یک ماهه برای ارائه مدارک پذیرفته‌شدگان استخدام محیط زیست

    به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین در اطلاعیه سازمان محیط زیست آمده است: به اطلاع تمام پذیرفته شدگان استخدامی 17اسفند 97 این سازمان می رساند، از روز شنبه 16شهریور 98 به مدت یک ماه  با در دست داشتن مدارک به استان های مورد تقاضا مراجعه کنند.  

    مدارک مورد نیاز :

    1)    6 قطعه عکس 4x3 پشت نویسی شده جدید.

    2)    اصل دانشنامه یا گواهی موقت تحصیلی ممهور به مهر دانشگاه یا آموزش و پرورش و تصویر آن. (دو سری)
    تبصره(مهم) : فقط ارایه مدارک تحصیلی موقت یا اصل مورد تائید است و از تحویل هر گونه نامه از هر مرجعی مبنی بر پایان تحصیلات یا ارایه پایان نامه خود داری شود.

    3)    اصل شناسنامه و تصویر از تمام صفحات آن (دو سری)

    4)    اصل کارت ملی و تصویر پشت و روی آن (دو سری)

    5)    اصل شناسنامه و کارت ملی افراد تحت تکفل و کپی از کلیه صفحات آن (یک سری)

    6)    اصل کارت پایان خدمت  یا معافیت دائم قانونی و تصویر پشت و روی آن برای آقایان. (دو سری)

    7)    اصل و کپی گواهینامه رانندگی اتومبیل پایه دوم و یا سوم و موتور سیکلت. (یک سری صرفا محیط بانان)

    تذکر: بر اساس بند 4شرایط اختصاصی برای محیط بانان در دفترچه راهنمای ثبت نام ششمین امتحان مشترک فراگیر دستگاه های اجرایی کشور (صفحه 26) ارائه گواهینامه رانندگی اتومبیل و موتور سیکلت برای همه محیط بانان اجباری است. در صورت عدم داشتن گواهینامه، به پذیرفته شدگان 2 ماه از تاریخ اخذ گزینش فرصت داده میشود تا نسبت به ارایه آن اقدام نمایند. در غیر اینصورت استخدام آنها لغو خواهد شد.

    8)    مدارک ایثارگری برای افرادی که در سهمیه ایثارگران شرکت کرده اند. (دو سری)

    9)    اصل و کپی مدارک فعالیت در بسیج (دو سری)

    10)    پرینت کارنامه قبولی که از سایت جهاد دانشگاهی صادر شده است. (یک برگ)

    11)    نامه سابقه کار در صورت پرداخت حق بیمه و پرینت سوابق بیمه (یک سری)

    •    بدیهی است عدم مراجعه و تحویل مدارک فوق در موعد مقرر به منزله انصراف از ادامه روند استخدام تلقی شده و داوطلب حق هیچگونه اعتراضی نخواهد داشت.  

    •    آدرس دقیق و شماره تلفن ادارات کل حفاظت محیط زیست استانی در سایت سازمان محیط زیست و در قسمت استانها موجود است.

    235212




محسن چاوشی برنده این قمار است


 

  • محسن چاوشی برنده این قمار است

    البته در این سال ها چیزهایی دیده و شنیده ایم که این حرف ها پیشش خیلی هم معقول و منطقی به نظر می رسد منتهی از دوستانی که خودشان دستی در شعر و شاعری دارند و قضای روزگار و شاید هم دغدغه معاش آن ها را به کار ممیزی در وزارتخانه ای کشانده، انتظار است اگر یار شاطر اهل فرهنگ و هنر نمی توانند شد دست کم بار خاطر آن ها نشوند.

    اصلا کلمات ممنوعه یعنی چه؟ مگر در دهه چهل و پنجاه به سر می بریم که ساواک گل سرخ و جنگل و شب را جزو خطوط قرمز دستگاه همایونی اعلام می کرد و شاعران و ترانه سرایان مجبور می شدند برای آن که منظورشان را به گوش اهل اشارت برسانند هزار ترفند و حیله محیرالعقول به کار بندند؟ دیگر آن که اگر قرار باشد صرف به کار گیری یک لفظ مشکل ایجاد کند از این به بعد باید قاریان کلام خدا نیز پیش از قرائت آیات مورد نظرشان به ممیزان حوزه ویژه خود مراجعه کنند تا خدای ناکرده ثلمه ای به ساحت اخلاق و انقلاب و نظام وارد نشود. چون در کتاب الله نیز الفاظی وجود دارد که احتمالا نباید وجود می داشته و از دست ممیزان سهل گیر آن روزگاران در رفته!

    باورم نمی شود. یعنی من باید به دوستان شاعرم توضیح بدهم که نه لفظ قمارباز که نام آلبوم چاوشی است و نه کلمه روسپی در شعر حضرت مولانا هیچ کدام به معانی ظاهری امروزی که ما از آن ها مراد می کنیم دخلی ندارند؟ و اگر هم داشته باشند در آن متن اصلا کارکرد دیگری پیدا کرده اند؟ حقیقتا من باید به دوستان شاعرم بگویم که این نگاه ظاهربینانه آفت فرهنگ و هنر است و از شما چنین رفتاری بعید است؟ دوستان من بهتر از من می دانند که آن آلبوم چه با مجوز و چه بی مجوز منتشر خواهد شد. تا این جایش هم آن که ضرر کرده دوستان منند که لعن و نفرین هواداران چاوشی را به جان خریده اند وگرنه با حوادث اخیر جز آن که گوش های بیشتری ترغیب به شنیدن آلبوم قمارباز شده اند اتفاق دیگری نیفتاده.

    نمی خواهم بگویم در روزگاری که فلان ترانه سرتاپا مبتذل مجوز می گیرد چرا گیر داده اید به شعر مولانا؟ نمی خواهم بگویم در زمانه ای که ابتذال از شش جهت بر ما باریدن گرفته است چرا راه محسن چاوشی و دوستانش را سد کرده اید؟ اما بگذارید دست کم این نکته را بگویم: شما عزیزان که اغلبتان زخم خورده نگاه ممیزان کج سلیقه اید و خیلی هایتان یک دوجین خاطره تراژیک-کمیک از ممیزان ادبی و هنری دارید چرا چنین می کنید؟

    258258